loading...
همه چی
مانیا بازدید : 6 جمعه 15 فروردین 1393 نظرات (0)

به نام صاحب شانس « با عشق هم چیزممکن است.» موقعی که این نامه را دریافت می کنید کسی راکه دوست دارید ببوسیدومنتظریک معجزه باشید. این نامه برای خوش شانسی شمافرستاده شده است نسخه اصلی درکشورانگلستان می باشد.این نامه9باردردنیاچرخیده است شانس برای شمافرستاده شده است ظرف مدت 4روزپس از دریافت این نامه اخبارخوشی را دریافت خواهیدنمود به شرط آنکه شماهم به نوبه خود آن رابرای دیگران ارسال نمایید.این شوخی نیست باارسال آن شما خوش شانسی خواهید آورد پول نفرستیدکپی ها رابرای اشخاص بفرستید که فکرمیکنیدبه شانس احتیاج دارند.این نامه را نگه ندارید.این نامه راظرف مدت 96ساعت ازدست شما خارج شود. یک افسر آر.آ.پی.هفتاد هزاردلاردریافت نمود.جرلبرن ده هزار دلار دریافت نمود ولی چون این زنجیرراشکست آن را ازدست داد. درهمین حال درفیلیپین جین ولنز به دلیل اینکه این نامه رابه جریان نینداخت6روزپس ازدریافت آن همسرش راازدست داداگرچه قبل از مرگ همسرش775هزاردلاردریافت نموده بود.حتماُ20 کپی بفرستیدو ببینیدکه ظرف مدت 4روزچه اتفاقی می افتد. این زنجیره از ونزوئلا شروع شدواین نامه ازبانرک آنتولی پیگیری وبه میلیونری در آمریکای جنوبی نوشته است. ازآنجاکه این کپی باید در سراسرجهان بگرددشماباید20کپی تهیه نموده وبرای دوستان وهمکارانتان بفرستیدپس از چند روزشمایک سورپریزدریافت یک حقیقت است حتی اگرشمایک شخص خرافاتی نباشی امتحان کن.
×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
اگه قبول نداریم شانستو امتحان کن....الکی الکی

مانیا بازدید : 3 سه شنبه 01 مهر 1393 نظرات (0)

بی خیال اسم ها و حرف ها
من خلاصه می شوم در تو … همین !

 

 

اس ام اس آی اس ام ا ۀوردم براتون

شمام داشتید خوب بگید

 

تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم، شما، شما نکن…

.

.

.

درد من چشمانی بود
که به من” اشک” هدیه میداد
و به دیگران چشمک………..

.

.

.

خاک بر سرِ تمامِ این کلمات
اگر تو از میانِ تمامشان
نفهمی من دلتنگم . . . !

.

.

.

دلــــــم ؛
گـاهی میــگیــرد !
گـاهی میــسوزد !
و حتی گـاهی ،
گـاهی نــه _خِیــلی وقتـــها_ میـــشکند !
امــ ـا هنـــــوز می تَپــــد

.

.

.

تنهاپرانتزی که دوست ندارم بسته شود
لبان توست وقتی که میخندی.

.

.

.

می گویند : نیستی؟؟؟
می گویم : وقتی بودن و نبودنت فرقی نکند برای دیگران
نباشی سنگین تری…

.

.

.

بودن هم بودن های قدیم .. نه اینترنت بود ، نه تلـــفن
فقط نـــگاه بود ، روبرو .. چشم در چشم ، به همین خلوص
به همــین کیــفیــت .. به همیـــن ســــادگی…

.

.

.

در دفتر خاطراتم نوشتم رفیق زیباست، معلم دفتر رادید و گفت این رویاست
گفتم ای معلم از نوازش رفیق چه میدانی؟
گفت درعالم رفاقت، رفیق همیشه تنهاست…

.

.

.

بهترین قصه ی دنیا عشق است و بدترین آن عادت…
اما بدتر از همه عادت به کسی است که روزی عاشقش بودی…

.

.

.

در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن
آیینه با تمام یک رنگیش
دست چپ و راست را
به تو اشتباه نشان می دهد…

.

.

.

همه جا هستی!
در نوشته هایم، در خیالم، در دنیایم
تنها جایی که باید باشی و ندارمت کنارم است…

.

.

.

دلتنگم نه دلتنگ تو…
دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی…
دلتنگ تا صبح بیدار موندنت
فقط به خاطر اینکه دل من گرفته…
دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی…
دیدی؟ من که دلتنگ تو نیستم…

.

.

.

در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند…
و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم…
شاید این است دلیل تنهایی مان…

.

.

.

ما مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم، دو به دو به هم چسبیده…
هر کداممان را که می کندند، آن یکی هم بیرون میزد از زندگی…
حالا سیمی مان کردند که با رفتن دیگری کک مان هم نگزد

.

.

.

جای خالی تورا با عروسکی پر میکنم
همانند توست، مرا دوست ندارد
احساس ندارد
اما هر چه هست
دل شکستن بلد نیست…

.

.

.

جزیره دلم را برای امدنت چراغانی کردم
اما تو بهانه کردی که از دریا می ترسم

.

.

.

به یاد اونی که فکر میکنیم تونستیم فراموشش کنیم
اما وقتی شب خوابشو می بینیم کل روز رو پکریم

.

.

.

ای کاش همیشه جمعه بود ……….
و دل تنگی هایم را گردن غروب اش می انداختم…

.

.

.

دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم ها
که کسی نمی داند
که کسی بلد نیست !

مانیا بازدید : 2 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

کودک زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن. و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد. کودک نشنید.او فریاد کشید: خدایا! با من حرف بزن صدای رعد و برق آمد. اما کودک گوش نکرد. او به دور و برش نگاه کرد و گفت خدایا! بگذار تو را ببینم ستاره ای درخشید. اما کودک ندید. او فریاد کشید خدایا! معجزه کن نوزادی چشم به جهان گشود. اما کودک نفهمید. او از سر ناامیدی گریه سر داد و گفت: خدایا به من دست بزن. بگذار بدانم کجایی.خدا پایین آمد و بر سر کودک دست کشید. اما کودک دنبال یک پروانه کرد. او هیچ درنیافت و از آنجا دور شد

مانیا بازدید : 6 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

می دونم آسمون رنگ چشای تو داره
می دونی شب مهتابی پیش تو کم می یاره
می دونم مرغهای ساحل واسه تو دم میزنن
می دونی شن های ساحل واسه تو جون میبازن
می دونم اگه بری همه اونا دق می کنن
می دونی بدون تو یه کنج غربت میمیرم
می دونم با رفتنت آرزوهام سراب میشه
می دونی اگه نیای بدون تو چه ها میشه
می دونم اگه بخوای می تونی باز تو بیای
تو بیای پا بزاری بازم روی دوتا چشام

مانیا بازدید : 2 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر شعرم نشکفته خشکید !
به حرمت اشک ها و گریه های سوزناکم. نه تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !
میبنی قصه به پایان رسیده است و من همچنان در خیال چشمان زیبای تو ام که ساده فریبم داد!
قصه به آخر رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !

مانیا بازدید : 3 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست این دل با نگاهی سرد پرپر می شود با
خودم عهد بستم بار دیگر که تورا دیدم ... بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو
را دیدم و گفتم : بی تو میمیرم

مانیا بازدید : 1 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

قطار می رود....تو می روی..... تمام ایستگاه می رود............
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!(قیصرامین پور)

مانیا بازدید : 5 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

می دونی دل عاشق در مقابل دل معشوق بی دل ، مثل چیه ؟
دل عاشق مثل یه لامپ مهتابی سوخته است .
دلتو می اندازی زمین . جلوی پای دلبرت . می بینتش . سفیدی و پاکیشو . میبینه چقدر ظریفه. می بینه که فقط واسه اونه که می تپه .
فکر میکنین معشوق بی دل چی کار می کنه ؟
میاد جلو . جلو و جلوتر . به دل عاشقش نگاه می کنه . یه قدم جلوتر میذاره .
پاشو میذاره روش . فشارش می ده و با نهایت خونسردی به صدای خرد شدن دل عاشقش گوش می ده .
می دونید فرق دل عاشق با اون لامپ مهتابی چیه ؟
دل عاشق میشکنه ، خرد می شه . نابود میشه . ولی آسیبی به پای معشوق بی دل نمی رسونه . پاشو نمی بره و زخمی نمی کنه . بلکه به کف پاهای قاتلش بوسه می زنه.

مانیا بازدید : 2 یکشنبه 17 فروردین 1393 نظرات (0)

باید فراموشت کنم

چندیست تمرین می کنم

من می توانم ! می شود !

آرام تلقین می کنم

حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود ....

فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم

من می پذیرم رفته ای

و بر نمی گردی همین !

خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم

کم کم ز یادم می روی

این روزگار و رسم اوست !

این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 188